BA MA

BA MA

eli
eli

دوست عزیزم به وبلاگ من خوش اومدی
eli_amir20@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان با ما و آدرس ba-ma.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

سکوت بارون

پرواز تا باشگاه

ردیاب جی پی اس ماشین

ارم زوتی z300

جلو پنجره زوتی

مطالب اخير

....رهبر فقط سید علی

خدا جوووووووونم........

نابغغغغغغغغغغغغغغغه

معرفت...

وقت اضافه برای خدا...

رابطه ما با پدر مادرامون...

یا صاحب الزمان...

بدون شرح...

داستان جالب

بارون یعنی...

کمی خنده...

جالبه....

نعمت ها

حرف اول

آرشيو مطالب

اسفند 1391

بهمن 1391

نويسندگان

eli

پیوند های روزانه

حواله یوان به چین

خرید از علی اکسپرس

دزدگیر دوچرخه

پرده کرکره ای

تشک طبی برای دیسک کمر

کاشی سنتی

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 27325
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

....رهبر فقط سید علی

 

یكی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت: یك روز كه مقام معظم رهبری به كوههای اطراف تهران برای كوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می كنند كه به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.
 
آنها به یك باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور كردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود كه خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید كه آنها تصور می كردند كه الآن آقا دستور دستگیری آنها را فورا صادر خواهد كرد. ولی برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیك گرمی كرد و پرسید كه شما زن و شوهر هستید؟(البته آقا می دانست)؛  آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواحه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیرمن و این دختر دوست هستیم.

آقا ابتدا در باره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت كرد و بعد فرمود : بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج كنید. آقا به آنها پیشنهاد داد كه اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، ومن هم آمادگی دارم كه شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خدا حافظی كردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند.

آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری كردند . با برخورد كریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یك دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یك جوان مذهبی مبدل شدند.

 

چقدر مهربونی آخه آقا....

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,

|